مردم سالاری از منظر امام خمینی
مردم سالاری
۱) حضرتعالی بر تاریخ مشروطه تأکید دارید ، دلیل این تأکیدات چیست؟
به دنبال خروج روحانیون یا به عبارت دیگر اخراج آنان از صحنه ، عموم متدینین از هر قشرى از اقشار ، چه فرهنگى ، چه کارگرى ، چه ادارى و بازارى و چه غیر اینها نیز از دخالت کناره گرفتند یا بر کنارشان کردند و آن شد که شد . اکنون ما باید از آن توطئهها و مفاسدى که از انزواى متدینین پیش آمد و سیلىاى که اسلام و مسلمین خوردند عبرت بگیریم و بدانیم و بفهمیم که نظام اسلام و اجراى احکام آسمانى آن و مصالح ملت و کشور اسلامى و حفظ آن از دستبرد اجانب بستگى به دخالت اقشار ملت و بویژه روحانیون محترم و مراجع معظم دارد و اگر خداى نخواسته بر اسلام یا کشور اسلامى از ناحیه عدم دخالت در سرنوشت جامعه لطمه و صدمهاى وارد شود ، یک یک تمام ملت در پیشگاه خداى قهار توانا مسوول خواهیم بود و نسلهاى آینده که ممکن است از کنارهگیرىهاى کنونى مورد هزار گونه تجاوز واقع شوند ما را نبخشند .۱
۲) علت اصلی انحراف مشروطه چه بود؟
تمام کارهایى که از بعد از مشروطه انجام گرفت و انحرافاتى که به تدریج پیدا شد تا زمان رژیم پهلوى که به اوج خودش رسید ، یکى از اعمال بزرگ که باید بگوییم که مادر عمال بود مجلس بود . مشروطه را منحرف کردند ، مجلس را مجلس قلدرى کردند ، ملت را از اینکه بدهند محروم کردند و این مال این دوره سابق قبل از این دوره نیست بلکه به طور قطع اکثر دورهها اینطور بود ، منتها یک دفعه تعیین وکلا با خانها بود و آن اشخاصى که نفوذ داشتند در کشور .۲
۳) علت شکست مشروطه چه بود؟
در زمان مشروطه آنهایى که مىخواستند ایران را نگذارند به یک سامانى برسد و چماق استبداد تا آخر باقى بماند بین افراد ، دستجات ، احزاب اختلاف انداختند حتى آنهایى که آنوقت بودند مىگفتند که در یک خانه بین برادر با برادر ، پدر و پسر اختلاف بود یک دست مستبد ، یک دسته مشروطه . این اختلاف موجب شد که نتوانست مشروطه آنطورى که علماى اسلام مىخواستند تحقق پیدا بکند بعد هم این اختلافات موجب شد که یک دسته از آن غربزدهها بریزند و به اسم مشروطه بگیرند مقامات را و استبداد به صورت مشروطه بر این ملت تحمیل کنند و دیدید که چه شد .۳
۴) چگونه باید از مشروطه عبرت بگیریم؟
مردم در انتخابات موظفند ، موظف شرعى هستند که اختلافات کوبنده را از آن دست بردارند و این یک امرى است که بین همه هست، یعنى یک تکلیفى متوجه به همه هست ، به من طلبه که اینجا نشستهام و به شما علما و همه علماى بلاد و همه قشرهاى ملت ، همه روشنفکران ، همه نویسندگان ، گویندگان ، به همه تکلیف شرعى است که نگذارید مساله مثل مساله مشروطیت بشود .۴
۵) یک دوره مجلس را هم به غیر متدینین بسپاریم ، چه اشکالی پیش خواهد آمد؟
در اول مشروطه اصناف بازار هم وکلائى داشتند ، انتخابات تا اندازهاى دست مردم بود بعد کم کم آنهائى که فاسد بودند کار را طورى کردند تا متدینین را از مجلس کنار گذاردند ، آنها هم مقاومت نکردند و کنار رفتند . بعد دیدید که مجلس را چه کردند ، هر کارى که خواستند انجام دادند . اگر در مجلس آینده یک قدم عقب نشینى کنیم ، در آینده نزدیک ما را کنار خواهند گذاشت .۵
۶) درحال حاضر گروهها و احزاب فضای جامعه را پر کرده اند به گونه ای که گویی مردمی که وابسته به احزاب نیستند هیچ نقشی در انتخابات ندارند . نظر حضرتعالی چیست؟
همانطورى که مکرر من عرض کردهام و سایرین هم گفتهاند انتخابات در انحصار هیچ کس نیست ، نه در انحصار روحانیین است ، نه در انحصار احزاب است ، نه در انحصار گروههاست انتخابات مال همه مردم است . مردم سرنوشت خودشان دست خودشان است و انتخابات براى تحصیل سرنوشت شما ملت است .۶
۷) ” در نظام دموکراسی حرف مردم ارجح است و شورای نگهبان حق رد صلاحیت ندارد .” این استدلال ، صحیح است؟
به هیچ و جه گوش به حرف عدهاى که مىخواهند یک دسته کوچک مردم ما خوششان بیاید و به اصطلاح مترقى هستند ، ندهید ، قاطعانه با اینگونه افکار مبارزه کنید . خدا را در نظر بگیرید . اصولاً آنچه که باید در نظر گرفته شود خداست ، نه مردم . اگر صد میلیون آدم ، اگر تمام مردم دنیا یک طرف بودند و شما دیدید که همه آنان حرفى مىزنند که بر خلاف اصول قرآن است بایستید و حرف خدا را بزنید و لو اینکه تمام بر شما بشورند . انبیا همین طور عمل مىکردند .۷
۸ ) پس چگونه می فرمایید که میزان رأی ملت است؟
نظر آن ملتى که نهضت را بوجود آورد و قدرتهاى بزرگ را شکست و بعد از این هم دنبال همین قدرت خواهد بود ، تمام حق مال اینهاست ، نظرهاى اینها میزان است .۸
۹) پس دیگران و خصوصاً نسلهایی که در بوجود آمدن نهضت نقشی نداشتند چه می شوند؟
نظرهاى دیگران اگر موافق با نظر اینهاست ، اگر دنباله اسلام است ، اگر با حفظ اسلام و احکام اسلام است ، اهلا و مرحبا .۹
۱- صحیفه نور ج ۱۸ ص ۲۳۱ و ۲۳۲
۲- صحیفه نور ج ۱۷ ص ۲۷۲
۳- صحیفه نور ج ۱۸ ص ۲۷۰
۴- صحیفه نور ج ۱۸ ص ۱۳۷
۵- صحیفه نور ج ۱۸ ص ۱۹۸
۶- صحیفه نور ج ۱۸ ص ۲۴۵
۷- صحیفه نور ج ۱۲ ص ۲۵۶
۸- صحیفه نور ج ۷ ص ۵۴
۹- صحیفه نور ج ۷ ص ۵۴
منبع:ویژه نامه سراج2 از سایت نصر19
